محل تبلیغات شما

داشتم فك ميكردم كاش من جاي پتوت بودم! ثابت بودنش كسل كنندس ولي چشم به در ميدوختم تا بياي تماشات كنم. روزمرگيتو توي اتاق نگاه ميكردم و موقع دراز كشيدنت كه ميشد كل خستگيم در ميرفت. وقتايي كه بغلم ميكردي ميشدم خوشبخت ترين جسم بي جون اين دنيا. اگرچه معتقدم معجزه ي بغلت به جسم بي جونم جون ميبخشيد. ولي خب واسه هميشه داشتنت خودمو همون پتوي بي جون نشون ميدادم. نه اينكه فقط پتوت بلكه به تك تك وسايل اتاقت حسوديم ميشه. به چند ساعت نگاه كردنت توي روز مگه ميشه حسودي نكرد؟! اما خب به همه جاش فك كردم. اگه شب بغلم كردي و اسم يكيو آوردي كه كاش جاي پتوت بغلت بود چي؟! يا اگه از عشق نافرجام يا دلتنگيت اشك ريختي چي؟ اينكه نميتونم با دستام اشكاتو پاك كنم يا بوست كنم خيلي عذاب آوره و از اون بدتر اينكه ميبينم دليل بروز احساساتت من نيستم! خيلي بده كه يه عاشق حتي توي روياپردازيشم بايد نگران همه چيز باشه. به نظرم هرچيزي بودن توي دنيايي كه مال من نيستي اشتباهه! به نظرم يه عاشق اگه به معشوقش نرسه مرگ ميتونه ايده آل ترين روياش باشه.
@#mrzkhoshnava

میدونی چطور دوستت دارم ....

داشتم فکر میکردم.....

درسی از خاطرات کودکی

كه ,توي ,بي ,اينكه ,اگه ,يا ,بي جون ,جسم بي ,جاي پتوت ,به نظرم ,يه عاشق

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سبک های یادگیری سطحی و عمقی ( سیس ) رایحه ذکرمعبود* ذکر و دعا *